سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم دنیا در کار دنیا دو گونه‏اند : آن که براى دنیا کار کرد و دنیا او را از آخرتش بازداشت ، بر بازمانده‏اش از درویشى ترسان است و خود از دنیا بر خویشتن در امان . پس زندگانى خود را در سود دیگرى دربازد . و آن که در دنیا براى پس از دنیا کار کند ، پس بى آنکه کار کند بهره وى را از دنیا بسوى او تازد ، و هر دو نصیب را فراهم کرده و هر دو جهان را به دست آورده ، چنین کس را نزد خدا آبروست و هر چه از خدا خواهد از آن اوست . [نهج البلاغه]
الله اکبر، خامنه‌ای رهبر
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» امینی در گفتگوی مشروح با مهر:(2)

 

انتخابات 92 رقابت میان دوره 8 ساله کنونی با دوره 16 ساله اصلاحات و سازندگی بود

در واقع  رقابت سال 92 رقابت بین دو دوره مدیریت اجرایی کشور یعنی وضعیت 8 ساله کنونی و 16 ساله سازندگی و اصلاحات بود که فرد پیروز مدافع دو دوره از مدیریت اجرایی کشور(اصلاحات و سازندگی) در مقابل دوره هشت ساله اخیر(احمدی نژاد) بود تا این که بخواهد گفتمان خاصی را نمایندگی کند. یک جور بازگشت به گذشته در برابر وضع موجود بود. برای من این مسئله خیلی روشن و بدیهی است و اگر بخواهید بازهم دلایلی دیگری برای این که  نشان داده شود که اساسا انتخابات سال 92 فضای گفتمانی نداشت که بخواهیم بگوییم، گفتمان پیروز انتخابات گفتمان اعتدال بوده است.

برنامه های تبلیغاتی روحانی ضد اعتدال بود

*اگر ممکن است بیان کنید؟

گفتمان ها به عنوان یک نظام از معانی در مواجهه با محیط اجتماعی به صورت مجموعه ای از نشانه ها ترجمه می‌شوند. آقای روحانی چه نشانه هایی را به جامعه داد که مسئله اعتدال در ذهنیت آن را برجسته کند؟ کل کاری که آقای روحانی در انتخابات کرد این بود که به طور کامل با همه چیز دوره هشت ساله مخالفت کرد و حتی یک نقطه مثبت درباره آن نگفت و از همه 16 سال سازندگی و اصلاحات به طور دربست دفاع و تمجیدکرد و حتی یک نقطه ضعف از آن دوران 16 ساله بیان نکرد. این خودش ضد اعتدال است که از یک دوره به طور مطلق حمایت و با یک دوره به طور مطلق مخالفت کنید. مگر این که دوره 16 ساله را دوره اعتدال بدانید که چه در دوره سازندگی که کار به شورش های اجتماعی در چندین شهر کشور کشید و چه در دوره اصلاحات به خصوص نشانه هایی از اعتدال پیدا نمی کنید. با این نشانه سازی چگونه می‌توان مفهومی به نام اعتدال را در ذهنیت اجتماعی نمایندگی کرد؟

همچنین باید به این مسئله توجه داشت که اداره کنندگان این 8 سال براساس رای اعتراضی مردم به 16 سال گذشته بر سر کار آمده بودند و بنابراین نمی توان گفت که مردم از اعتدال به افراط گری چرخش کرده بودند. در واقع روحانی در انتخابات به لحاظ کنش های کلامی و غیر کلامی نشان هایی را به جامعه نداد که مسئله اعتدال را در ذهن آنها برجسته کند.

آراء روحانی شامل سه بخش ایدئولوژیک، سیاسی و عاطفی است

*ترکیب آراء روحانی در این انتخابات چگونه بوده است؟

آراء روحانی سه بخش دارد. بخشی از این آراء جنبه ایدئولوژیک، سیاسی و عاطفی دارد و این آرائی است که مربوط به بدنه اصلاح طلبان است؛ چرا که  این گروه یک آراء تثبیت شده ایدئولوژیک داشتند که در این انتخابات به واسطه حمایت آقای خاتمی و کنار رفتن عارف به روحانی داده شد.

قبل از مناظره سوم سهم قالیباف از آراء طبقه متوسط شهری بیشتر از روحانی بود

*این بخش از آراء اصلاح طلبان را نمی توان آراء گفتمانی نامید؟

نه آراء گفتمانی نیست، آراء ایدئولوژیکی و سیاسی است؛ چراکه آراء گفتمانی باید کلیت فضای جامعه را دربر بگیرد. این آراء ایدئولوژیک اصلاح طلبان یک آراء تثبیت شده است و یک پایگاه اجتماعی تثبیت شده دارد بنابراین فرقی ندارد که کاندیدا چه کسی باشد می خواهد معین باشد، موسوی باشد یا روحانی یا عارف ؛اما آراء گفتمانی علاوه بر این پایگاه تثبیت شده را در بر می گیرد.

بخش دوم آراء روحانی مربوط به طبقه متوسط شهری است که این طبقه یک جمعیت بسیار بزرگی در ایران دارد که در سال های اخیر نیز بر تعداد آنان افزوده شده است. آراء این قشر در انتخابات 92 بین اصلاح طلبان و قالیباف حالت مشاع داشت و این آراء پایگاه اختصاصی هیچکدام از آنان محسوب نمی شد و هر دو قابلیت و توان برداشت از این آراء را داشتند. قبل از مناظره سوم (مناظره سیاسی) سهم قالیباف از این آراء بیش از آقای روحانی بود، اما در مناظره سوم که یک نقطه عطفی در انتخابات بود، مساله ای مورد چالش قرار گرفت که دغدغه طبقه متوسط شهری بود که آن هم مساله آزادی است.

چالش مناظره سوم میان روحانی و قالیباف پیرامون آزادی شکل گرفت

در واقع طبقه متوسط شهری دو دغدغه دارد، که یکی از این مطالبات و دغدغه ها رفاه طلبی و ارتقاء سطح توانایی های اقتصادی است؛ به نوعی جاه طلبی اقتصادی هم می‌شود گفت و دغدغه بعدی آن مساله آزادی است. طبقه شهری به یک سطحی از توانایی ها رسیده و نیازهای ضروری و متعارفش تامین شده و الان می خواهد از مازاد درآمد و آن پس اندازی که دارد، استفاده کند بنابراین مساله آزادی برایش مهم می شود. در مناظره سوم چالش پیرامون مسئله آزادی شکل گرفت و در واقع تک واژه بحث گازانبر و نزاع میان روحانی و قالیباف پیرامون آزادی، فضا را به نفع روحانی رقم زد؛ بنابراین برداشت روحانی از آراء این طبقه بیشتر شد.

بخش سوم آراء روحانی به روستاها و مناطق محروم برمی گشت که تا روزهای پایانی انتخابات روحانی را به عنوان نامزد نهایی خود انتخاب نکرده بودند، اما با فضا و موج سیاسی‌ای که به واسطه کنار رفتن عارف، حمایت خاتمی و مخصوصا حمایت هاشمی که یک نوع شهرت در آن طبقه اجتماعی داشت ایجاد شد ، زمینه ای را فراهم کرد که آراء به سمت روحانی سوق پیدا کند.

*در مورد بخش سوم ترکیب آراء روحانی یک ملاحظه ای وجود دارد و آن این است که حمایت های هاشمی و خاتمی از روحانی مربوط به دو سه روز آخر نبود؛ درست است که بیانیه ای صادر نشد اما از همان روز اول مشخص بود که کاندیدای آقای هاشمی روحانی است. بعد از رد صلاحیت ها و حتی قبل از احراز صلاحیت ها که هنوز ورود هاشمی به انتخابات محرز نبود و این پیام به طبقات جامعه و حالا به گفته شما قشر پایین و روستایی منتقل شده بود. اما در آن زمان نمی بینیم که به روحانی اقبال قابل توجهی وجود داشته باشند. در آن زمان روحانی حدود 3 درصد و عارف هم حدود 7 الی 8 درصد آراء را در نظرسنجی ها داشتند. یعنی اگر این فرضیه شما درست باشد جامعه از قبل این پیام را دریافت کرده بود اما اقبال نسبت به روحانی از اول شکل نگرفته بود. علتش چیست؟

اولا حمایت افراد به تنهایی کافی نیست همچنانی که همین حمایت ها از معین در سال 84 و شدیدتر از سال 92 از موسوی در سال 88 شد اما کارگر نیفتاد. روحانی باید یک ظرفیت هایی را از خود نشان دهد تا نظر ذهنیت اجتماعی را نسبت به خودش جلب کند و بعد از آن، حمایت ها موثر واقع می شود. اینکه می گویم روحانی پیروز سیاست ورزی بود، معنایش همین است. روحانی تلاش کرد این تلاقی را در ذهنیت اجتماعی بوجود بیاورد که من قادر هستم و توانایی این را دارم که مشکلات کشو ر را حل کنم. چرا که در نظرسنجی ها قبل از انتخابات دو مساله اساسی مدنظر مردم بود، یک حل مشکلات اقتصادی و دیگری حل مشکلات روابط خارجی.

روحانی تصویری از خودش به مردم نشان داد که این سطح توانایی در نظر مردم پذیرفته شد. و قبل از کنار کشیدن عارف از انتخابات، روحانی در نظرسنجی ها 15 تا 14 درصد از آراء را دارد و بعد از قالیباف دوم است؛ بنابراین توانسته یک فاصله ای را طی کند و مقبولیتی را بدست آورد. بعد از آن است که حمایت های هاشمی و خاتمی هم پشت او قرار می گیرد و می تواند یک موج اجتماعی ایجاد کند. یعنی شوک های پشت هم و پیاپی به فضای انتخابات وارد می کنند و در واقع زمینه را برای پذیرش روحانی در فضای اجتماعی بالا  می برند.

مسئله ای دیگری که باید توجه داشت این است که بعد از عدم احراز صلاحیت هاشمی در انتخابات، فضای غالب حامیان خاتمی و هاشمی حضور فعال در انتخابات به این معنا که بخواهند نامزدی در انتخابات مورد حمایت رسمی قرار بدهند نبود. آنها اتفاقا رای چندانی برای عارف و روحانی قایل نبودند(برای هر کدام حدود 1 تا 2 میلیون) و حمایت خود را از آنها موجب ضایع شدن خود و اصلاحات می دانستند و بنابراین هواداران خود را برای رای دادن به آنها ترغیب و بسیج نکرده بودند. این سیاست ورزی روحانی بود که توانست موانع حمایت آنها را بردارد و ریسک حمایت آنها از خود را کاهش و بدنه اجتماعی متعلق به این جریانات را برای رای دادن به خود متقاعد کند که عمده نیز در هفته آخر و در مناظره سوم رخ داد.

کسی که به عنوان نماینده دولت در انتخابات شناخته شد دچار نابلدی و ناتوانی در سیاست ورزی بود

ضمن اینکه عنصر مهمتر که موجب می شود روحانی در مناطق روستایی و محروم رای می آورد این است که کسانیکه ظرفیت و مزیت نسبی نسبت به دیگران برای جذب رای این قشر را داشتند، در انتخابات حاضر نبودند. یعنی از جناح دولت یک کاندیدایی که تام و تمام در انتخابات باشد، حاضر نبود و دوم آنکه کسی هم که بعدها به عنوان نماینده دولت شناخته شد، به دلیل ناتوانایی‌ها و نابلدی های سیاسی نتوانست این مزیت های نسبی را وارد گفتگو و دیالوگ کند و توانایی های خودش را در آن بروز دهد، بنابراین یک خلائی در این قشر ایجاد شد و آن خلاء با فضای سیاسی و اجتماعی ای که روحانی توانست ایجاد کند پر شد.

چسبندگی آراء روحانی پایین و شکننده است

بنابراین چسبندگی آرایی که به روحانی داده شده پایین است، آراء روحانی از نظر کیفی شکننده است چون گفتمانی نیست. در مسیر سیاست ورزی رخ داده و قابل کنده شدن است. حتی آرائی که به صورت ایدئولوژیک به آن داده شده بود، چون روحانی مطلوب جریان اصلاحات محسوب نمی شود و اگر آن جریان برای پیروزی در انتخابات چهره دیگری داشته باشد به راحتی از روحانی عبور می کند.

طبقه شهری هم به واسطه یک ارتباط ایدئولوؤیک و عاطفی به روحانی رای نداده است و همچنان که این قشر از قالیباف عبور کرد و به سمت روحانی رفت عبور از روحانی به سمت کس دیگر هم برایش قابل تصور است. آراء بخش روستایی هم همین گونه است. یعنی آراء روحانی در خلاء جریانی که مزیت نسبی در آنجا داشت، شکل گرفت؛ چراکه مشارکت این قشر در انتخابات قطعی است ولو اینکه نماینده ای در انتخابات نداشته باشد و اگر نماینده اش در انتخابات نباشد اولویت هایش تغییر می کند. مثلا یعنی اگر کسی مثل احمدی نژاد در انتخابات بود، آن قشر آراءاش به سمت او تمایل بیشتری داشت  اما حال که در انتخابات حاضر نیست، فردی هم که می تواند به صورت نسبی حضور داشته باشد و نماد دولت باشد ناتوان است، بنابراین یک خلاء بوجود می آید و این خلاء در سه چهار روز آخر پر می شود. بنابراین این آراء شکننده است؛ چرا که اگر کس دیگری با ظرفیت های بالاتر و تازه بیاید این آراء به او تعلق می گیرد.

روحانی هیچ عقبه سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک ندارد

*با توجه به تحلیلی که ارائه دادید ، این آرایی که روحانی کسب کرده مربوط به خودش نیست و شکننده است؛ لذا به گفته شما ممکن است از روحانی عبور کند. بنابراین می توانیم متصور باشیم که  روحانی در دولت آینده اش با بحران عدم مشروعیت و یا شکل گیری جریان های مقابل دولت مواجه شود؟

مسیری که روحانی در انتخابات طی کرد، نشان داد که یک سیاست مدار حرفه ای است و انتخابات روی کانون بلدی یا نابلدی سیاست چرخید. اما از اینجا به بعد روحانی به یک خط بالاتری از سیاست ورزی احتیاج دارد تا بتواند شرایطش را تثبیت کند، چراکه هیچ عقبه سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک و عاطفی مربوط به خود که علامت موجودیت سیاسی یک شخصیت سیاسی است را ندارد که بتواند در هماوردیهای سیاسی و اجتماعی طرفیت او را برعهده بگیرد.

سه نیروی فشار به روحانی/ مطالبات اقتصادی مردم، مطالبات سیاسی اصلاح طلبان، مطالبات اصولگرایان

علاوه برشکنندگی، آراء، روحانی زیر فشار چندین نیروی متعارض است یکی از آن نیروها، مطالبات اقتصادی مردم است که این مطالبات نیز عمومی و فراگیر است و این مطالبه در کوتاه مدت هم راه حل داخلی ندارند. نیروی دوم مربوط به مطالبات سیاسی و فرهنگی جریان اصلاحات است؛ چراکه آنان یک مطالبات سیاسی و فرهنگی دارند و کانون آن نیز مسئله آزادی است.

نیروی سومی دیگری وجود دارد که مربوط به مطالبات و خواسته های هواداران رقبای روحانی است که اینها  نیز عدد بزرگی اند و هم وزن خود روحانی آنها هم از پایگاه اجتماعی برخوردار هستند، نکته بعدی هم این است که روحانی خود هم صاحب یک دیدگاهی است که لزوما با این سه جریان مطابقت ندارد و بعضا نیز یک نقاط اصطکاکی هم با آنان دارد.

تغییر رویکرد روحانی از راه حل های صد روزه به گزارش دهی صد روزه از وضعیتی که تحویل گرفته است، به خوبی دغدغه ها و نگرانی های وی و حامیانش را برای تثبیت آراء شکننده اش نشان می دهد. به نظر من اولویت یکسال آینده روحانی تثبیت و تعمیق و در صورت امکان توسعه این آراء شکننده است. بنابراین کار سیاسی برای روحانی دست کم به اندازه کار اقتصادی در اولویت یکسال آینده است.

هدف روحانی از گزارش دهی 100 روزه تیره و تار نشان دادن وضعیتی است که تحویل گرفته است

*ربط این تغییر رویکرد با هدف تثبیت آراء روحانی چیست؟

روحانی با این تغییر رویکرد و تمرکز بر روی گزارش دهی 100 روزه  از وضعیت موجود به دنبال این است که با تیره و تارتر نشان دادن وضعیتی که تحویل گرفته است اولا به ذهنیت منفی از این دوره عمق ببخشد به طوری که وضعیت دولت وی در هر شرایطی در ذهن جامعه بر آن دوران ترجیح داشته باشد و از سوی دیگر با تعمیق ذهنیت منفی از وضعیت دولت احمدی نژاد، انتظارات از دولت خود را تعدیل و سطح توقعات را پایین بیاورد تا در صورت ناتوانی در تحقق رضایت بخش مطالبات مردم، جامعه از او عبور نکند. ثالثا برای تحقق وعده های خود زمان پس انداز کند و دیر کرد در عمل به وعده ها را توجیه نماید.

اعتدال یک شعار خنثی است و ما به ازای گفتمانی ندارد

*بنابراین شعار اعتدال را هم نمی تواند محقق سازد؟

شعار اعتدال یک شعار خنثی ای است و هیچ مابه ازای سیاسی- اجتماعی ندارد، مانند شعار فراجناحی است. آیا شما می توانید به لحاظ اجتماعی بگویید فراجناحی یعنی چه؟ بنابراین به طور طبیعی اعتدال موضوعیت و مابه ازای گفتمانی ندارد. چرا که کسی خودش را افراطی نمی داند که کسی دیگری بخواهد بگوید من طرفدار اعتدال هستم و همه معتقدند دیدگاه معتدل، دیدگاهی است که ما داریم.

*اعتدال به عنوان یک گفتمان مطرح نیست به عنوان یک روش اجرایی مطرح شده است.

باید ببینیم تعریف اعتدال چیست؟ اعتدال یک مابه ازای اجتماعی ندارد. مثلا وقتی می گوییم اصولگرایی یک بدنه اجتماعی به ذهن ما می آید. یک دغدغه ها، شعارها و اولویت هایی به ذهن ما می آورد یا هنگامی که می گوییم اصلاح طلبی، همین گونه است، اما وقتی می گوییم اعتدال، چیزی به لحاظ اجتماعی به ذهن ما نمی آید.

آراء روحانی با سیاست ورزی بدست آورده و با سیاست ورزی هم می شود این آراء را از وی پس گرفت

*می توانیم به دلیل این عدم مشروعیت ها به تعبیر آقای حجاریان بگوییم که روحانی یک رئیس جمهور چهار ساله باشد؟

این مسئله به سیاست ورزی اش بر می گردد که چگونه بتواند این عناصر را پیش ببرد، من حتی اعتقاد دارم اگر انتخابات یکسال دیگر برگزار شود شما می توانید یک نتایج متفاوتی از آنچه که 24 خرداد رخ داد ببینید. آرائی که روحانی بدست آورده آراء گفتمانی نیست، آراء گفتمانی، عمیق است وقتی سال 84 می آیید در فضای اجتماعی و بین مردم روح گفتمان احمدی نژاد یعنی مساله عدالت را حس می کنید و یا در دوم خرداد همین گونه است. بنابراین در دور بعدی انتخابات آراء احمدی نژاد و خاتمی نه تنها کم نمی شود بلکه به آن اضافه تر هم می شود، اما آراء روحانی شکننده است و با سیاست ورزی بدست آورده و با سیاست ورزی هم می شود این آراء را از وی پس گرفت و این بستگی به نوع سیاست ورزی رقبای او دارد. اگر رقبای روحانی همان مشی ای را که در انتخابات 92 داشتند بخواهند ادامه دهند، باز این یک فرصت برای روحانی محسوب می شود و اگر سیاست ورزی درستی داشته باشند این آراء قابل کندن است.

سخنگوی پایداری می‌گوید اگر روحانی مواضع را از اول نشان می داد به او رای می‌دادیم این یعنی نابلدی و ناشی گری سیاسی

*البته شاید نیاز به سیاست وریزی هم نباشد و با توجه به جریان انتقادی که با هر نیتی در مقابل دولت روحانی شکل می گیرد و از آنطرف هم نداشتن حامیان جدی گفتمانی موجب می شود مشروعیتش را از دست بدهد.

اما تا یک حدی به تصمیمات سیاسی درست گرفتن و کیفیت فکر کردن هم بستگی دارد؛ مثلا بعد از انتخابات اصولگرایان بیایند بگویند اصلاح طلبان پیروز انتخابات نشدند و بعد بگویند اعتدال انتخابات را برده است و حتی جلوتر بروند و بگویند اصلا اصولگرایی انتخابات را برده است، حتی رادیکال ترین این جریان نسبت به روحانی که جبهه پایداری است سخنگویش می گوید اگر روحانی این مواضع را از اول نشان می داد ما به او رای می‌دادیم این یعنی نابلدی و ناشی گری سیاسی که در صفحه شطرنج سیاست پیشاپیش بازی را واگذار کرده است.

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( پنج شنبه 92/5/17 :: ساعت 9:29 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ویژهبرنامه «خبرگزاری دانشجو» در دوران «روحانی مچکریم»؛ فیلم طنز/
وطن جدید برای انتقال یهودیان + عکس
«وام 10 هزار میلیاردی به کارکنان»
کوثری: این بیعرضگی دولت است که.......
حکایت رئیس جمهوری که به همه حمله میکرد
واکنش روحافزا به تکذیبیه مجید انصاری/
«دوستان آلسعود» در ایران را بیشتر بشناسیم
آقای زیباکلام، آیا تا به حال به دولت گوشزد کردهاید
مداحی کامل شب چهارم محرم 1394 با نوای مطیعی + دانلود
مداحی کامل شب چهارم محرم 94 با نوای بنی فاطمه + دانلود
حالا که خاطره می گویید از آن چند میلیون دلار، یاسر هاشمی رفسنجان
کاسبانتحریمچهکسانیاند؟
بزرگترین امحاء تاریخ!
\چند گام با روحانی در ساری\
آهنگ عکس العمل خشن با صدای هاشم بافقی
[همه عناوین(1066)][عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 144
>> بازدید دیروز: 743
>> مجموع بازدیدها: 345758
» درباره من

الله اکبر، خامنه‌ای رهبر

» پیوندهای روزانه

روشنگر [31]
فتیان [31]
اسلام و مسیحیت [70]
امام و رهبری [80]
[آرشیو(4)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دانلود فیلم سربازان امریکایی .گلوله میان دو چشم دانلود همه بشتاب . دیالمه . رادان:حبس موسوی دروغ است رهبری: انتخابات ریاست جمهوری اعجاز . زندگی علوی 22بهمن دولت اسلامی ارمان شهر شیعه . هولوکاست احمدی نژاد ترور .
» آرشیو مطالب
دولت اسلامی
قبل از این
بهمن ماه
فروردین 87
اردیبهشت 87
دانلود دونی
تیرما 87
مرداد87
شهریور87
دانلودشهریور87
آبان87
آذز87
دی 87
اسفند 87
خرداد88
آذز88
دی88
بهمن88
فروردین 89
اردیبهشت89
زمستان 89
تابستان90
سال 91
سال 92
سال 94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
شقایقهای کالپوش
جوک بی ادبی
زلال دل
مشق عشق ناز
مطالب عاشقانه
Chamran University Accounting Association
ساعت بدهی آمریکا
آخزین زلزله های ایران
آموزش تست زدن کنکور
..::.. رنــــگــیـــن کــــــمــــان ..::..


» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان








» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب